روستای بورقان فراهان
روستایی که توسط پوراندخت کسری، اولین پادشاه زن ایرانی احداث گردیده است. اما قبل از آنکه در مورد این روستای تاریخی توضیح دهیم، لازم است اطلاعاتی در مورد اولین پادشاه زن ایرانی داشته باشیم. پس لطفا با افراگشت کهن همراه باشید.
پوراندخت حاصل ازدواج «خسروپرویز» ساسانی و شیرین است. به دلیل ازدواج خسرو پرویز با مریم دختر امپراطور روم در ابتدای دوره سلطنت خسروپرویز، اوضاع ایران و روم آرام بود و جنگی در میان نبود اما دوره آرامش ایران 10 سالی بیشتر از زمان تاجگذاری «خسروپرویز» پایدار نماند. در جنگ بین ایران و روم، ایرانیان دست آوردهای خوبی داشتند. در سال 611 میلادی دمشق و در سال 614 میلادی بیت المقدس و 616 میلادی اسکندریه را تصرف کردند، تا اینکه در سال 627 میلادی در اثر حمله ((هراکیلوس)) خسرو پرویز، از طاق کسری خارج شد.
شاه با همسر محبوبش شیرین و دو پسر او مردانشاه و شهریار، به قسمت غربی دجله رفت و تصمیم گرفت به جای پسر بزرگش «شیرویه» معروف به «قباد دوم» که مادرش مریم بود، پسر خردسال شیرین به نام «مردانشاه» را به عنوان ولیعهد معرفی کند. در پی این تصمیم قباد دوم در زمستان سال 628 میلادی که خسرو پرویز پیر و بیمار بود، بزرگان ساسانی را فراخواند و توطئه ای را تدارک دید و پدرش را با اتهاماتی مواجه ساخت که باید نزد بزرگان محاکمه می شد.
خسرو پرویز زندانی شد و قباد دوم پدرش را که در آن زمان زندانی شده بود، فرا خواند و همه پسرانی که از «خسروپرویز» به دنیا آمده بودند (17 یا18 پسر ) را جلوی چشمان اوبه قتل رساند و تاج شاهی بر سر نهاد. خسرو پرویز نیز به دست یکی از نزدیکانش در زندان به قتل رسید. در پی مرگ شک برانگیز قباد دوم، در طی 6 ماه جنگ و خونریزی فراوانی در ایران ایجاد شد و «جوانشیر» بر تخت نشست اما در این اوضاع اشراف و سرادران و فرماندهان نظامی به رقابت با او بر سر تاج شاهی می جنگیدند.
از خانواده «خسروپرویز» که دیگر پسری باقی نمانده بود و تنها دو دختر او «پوراندخت» و «آذرمیدخت» زنده مانده بودند. در آن زمان پوراندخت 39 یا 40 ساله بود و در «انشان» مستقر بود که تاج شاهنشاهی را بر سر نهاد. پوراندخت نخستین پادشاه زن دنیا به شمار می آید که افتخاری برای تاریخ ایران باستان است. بوران یا پوران در تاریخ ۱۷ ژوئن سال ۶۲۹ میلادی بر تخت سلطنت ساسانیان نشست سلطنت پوراندخت در ۱۶ ژوئن سال۶۳۰ میلادی پایان یافت.
به گفته فردوسی بزرگ، پادشاهی پوراندخت 6 ماه بوده است ولی دیگر مورخان همچون سبئوس پادشاهی پوراندخت را 2 سال میدانند و یا برخی دیگر همچون بعلمی پادشاهی او را یک سال و چهار ماه نوشته است. پوراندخت در سال 631 میلادی به دست بزرگان کشور در اتاقش توسط بالش خفه شد، ولی به گفته فردوسی بزرگ او به علت بیماری درگذشته است.
چو شش ماه بگذشت بر کار اوی
ببند ناگهان کژ پرگار اوی
به یک هفته بیمار گشت و بمرد
ابا خویشتن نام نیکی ببرد
اقدامات پوراندخت در زمان پادشاهی
- آرام کردن سیاست خارجی
- بخشیدن بقایای خراج به مردم
- کم کردن فاصله طبقاتی
- ضرب سکه
- فراخواندن فرماندهان به عدل
- دستگیری و محاکمه شورشگران
- کمک به کشاورزی و تولید
حال با اطلاعاتی که کسب کردیم، بهتر می توانیم به توضیحات کوتاهی از روستای بورقان بپردازیم.
روستای بورقان
بورقان روستایی در استان مرکزی، شهرستان فراهان، دهستان فرمهین، ودر فاصله ۳۵ کیلومتری اراک قرار دارد.
بورقان در اسناد تاریخی
در تاریخ قم که مستند ترین تاریخ منطقه میباشد در صفحات ۵۶-۷۸-۱۲۳ و در صفحه ۱۴۱ذیل رستاق فراهان از آن در حدود هزار و اندی سال قبل توسط حسن ابن محمدا بن حسن قمی تحت عنوان رستاق بورقان نام برده شده است. در صفحه ۷۸ همین کتاب قید گردیده است که:
پوران دختر کسرا آن را بنا کرده است
بورقان جای مردان یا سرخ سواران بوده است . اما کلمه بورقان ، بطور تحقیق مرکب از دو واژه ی " بور "و " قان " است که عضو اول یعنی بور بضم اول و ثانی مجهول اسب سرخ رنگ را می گویند و به همین معنی ازقدیم معروف بوده است ودراصطلاح عوام هم بور شدن، به معنی خجالت کشیدن وسرخ شدن است.
روی این اصل بورقان یعنی محل سرخ سواران ولی احتمال دیگری هم برده می شود وآن تلفظ حرف اول بورقان باپای فارسی است که پور به معنی پسر که برادر دختر باشد کلمه پوران که به دخت ترکیب شده به معنی پسران است نه دختر،دختر خسرو پرویز را ازآن جهت پوران دخت خوانده اند که کارهای مردانه از او سر می زد. همچنین بورقان دارای تپه تاریخی میباشد که به سال های قبل از اسلام نسبت داده میشود؛ این تپه بقایای مخروبه قلعهای است که سال های دور مقر زندگی حاکمان و فرمانرواهای این منطقه بودهاست. و یا مکان آ تشکده هایی بوده است که در زمان سا سا نیان برای صنا یع و راهنمای کاروانیان در منطقه بوده اند.
در حال حاضر روستای بورقان با آب و هوایی روحبخش و آرامش خاص خود، مردمانی مهربان و ساده زیست، کوچه باغهای باصفا، زنده نگهداشتن آداب و رسوم زندگی روستایی، غذاهای محلی خود، آسمانی پر ستاره در دل شب، جویبارهای جاری در سطح ده، صدای جیرجیرکها در شب محیطی بسیار دلنواز برای مکانی برای سفری دور از زندگی ماشینی و سپری کردن روزهایی دور از هیاهوی اضطراب و استرس های معمول شهر نشینی به حساب می آید.
در مجله گردشگری افراگشت کهن بخوانید.